پرنسس ویاناپرنسس ویانا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

ویانا...دختر بی همتای من

روز کودک

کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود کاش کودک بودم تا تمام خنده هایم از ته دل بود نه تبسمی تلخ روی لبهایم کاش کودک بودم تا تمام دردها و غصه هایم را با یک بوسه فراموش میکردم  دختر زیبایم حالا که کودکی بچگی کن و از کودکیهایت لذت ببر تا بعدها, ,وقتی بزرگتر شدی مثل مادرت دلتنگ این روزهایت نشوی. ...
16 مهر 1392

تولد دو سالگی

روز 31 شهریور روز تولد دخترکم بود ولی ما بخاطر راحتی مهمونها و همینطور خواب نموندن بچه ها که باید 1/مهر میرفتن مدرسه 28 شهریور یه تولد مفصل با تم دختر توت فرنگی برگزار کردیم که ایشالله توی پست بعدی شرح کاملش را همراه با عکسها میذارم. ولی روز 31 شهریور یه تولد کوچولوی خودمونی هم گرفتیم تا دخترکم در روز تولدش هم شمع رو فوت کنه و آرزو بکنه. زحمت کیک رو هم مجید و مهسای عزیز کشیدن و مارو شرمنده کردن...عمو مجید و خاله مهسا دستتون درد نکنه.امیدواریم یه روز بتونیم مهربونیهاتون رو جبران کنیم. عمو فردین / عمو دانیال / بابا فرزاد / ویانا / عمو مجید ساعت 11:30 صبح 31 شهریور / آخرین...
3 مهر 1392

شهرک سینمایی...دو روز قبل از تولد

جمعه 29 شهریور بعد از جشن تولد دوسالگی دخملی (که به زودی شرح کاملش را مینویسم ) رفتیم شهرک سینمایی...که بعد از خستگی شب قبل حسابی چسبید. ویانا هم خیلی دختر خوبی بود و اصلا" اذیتمون نکرد.فقط جدیدا" هرچی رو که نمیدونه چیه سریع سوال میکنه و همش میپرسه مامان این چیه؟؟؟و حالا حساب کنین توی یه محیط جدید با کلی چیزهای جالب چندبار این سوال رو از من بیچاره پرسید و در یک کلام میشه گفت کچلم کرد!!!!!!!!!   ...
3 مهر 1392
1